پس از چند سال پژوهش در کالبدشناسی و فيزيولوژی اعصاب، تقريباً سیساله بود که بعد از ملاقات شارکو به روانشناسی علاقهمند شد و پس از ده سال کار بالينی در وين، «روانکاوی» را بنيان گذارد. روانکاوی در آغاز گونهای روش درمانی از راه گفتوگو با بيمار بود، اما بعدها به دانشی گسترده دربارۀ کارکرد ذهن بدل شد. او عمدتاً بر پايۀ بررسی رؤياها و تجارب بالينی به يافتههای بنيادیاش در حيطۀ نيروها ناهشياری که اعمال و افکار روزمرۀ آدميان را متأثر میکند، دست يافت. زندگی فرويد عادی و بیحادثه بود، اما انديشههايش نهتنها بسياري از شعب تخصصی علوم، که سپهر فکری قرن بيستم را بهکلی دگرگون کرد.