کتاب زندگی در آینه (گفتارهایی در نقد ادبی) نوشتهی حورا یاوری است. ضربالمثلی ایرانی میگوید: «گذشته چراغ راه آینده است»؛ اما برای شناخت گذشته باید تلاش کرد. آن را کاوید، به ریشهی نابسامانیها رسید و برای کنار آمدن با زندگی امروز چارهای پیدا کرد. ادیپ سوفوکل به بهای از دست دادن بیناییاش به دیروز نگاه میکند تا امروز را بشناسد. فروید نیز که نویسندگان را بزرگترین روانکاوان میداند، با همین نیاز چارهناپذیر روبهروست. او به دنبال راهی است تا گذشته را بشناسد.
در ادبیات ایران تعداد کسانی که با درد درمانناپذیر شناخت خود دستوپنجه نرم کردهاند و در ریشهیابی دردهای همگانی شمشیر را به سوی خود گرفتهاند، زیاد نیست. کتاب زندگی در آینه (گفتارهایی در نقد ادبی) که در دو بخش تنظیم شده، مجموعه مقالاتی است که انگیزهی نگارش و معیار گزینش آنها برای قرار گرفتن در این کتاب پاسخی است که به این پرسش دادهاند: پرسیدن از خود برای شناختن خود و گره زدن روایت خودشناسی به روایت گستردهتر تاریخ و فرهنگ. آلاحمد در سنگی بر گوری، سیمین دانشور در جزیرهی سرگردانی، شاهرخ مسکوب در سیاست و اجتماع، محمود مسعودی در سورهالغراب، عباس معروفی در سمفونی مردگان، شهرنوش پارسیپور در طوبا و معنای شب و فروغ فرخزاد در سراسر زندگی و شعرش با همین پرسش روبهرو هستند و میخواهند بدانند که میان خودشان و رنجها و نابسامانیهایشان چه رابطهای است.
بخش دوم کتاب نیز شامل مقالهای است دربارهی نقش روایتهای افزوده در تاریخ بیهقی از نظر فرضیهی «کنش گفتاری» و همچنین مقالهی حجاب و کلام، نوشتهی فرزانه میلانی که روایت زندگی زنانی است که از کلام و سیمای خودشان پرده برگرفتهاند و این اقدام به قیمت جانشان تمام شده است.