ریشه در خاک روایتگر داستان زندگی گندم، تک فرزند خانوادهای متمول است که با ورود به خاطرات گذشتهی اطرافیان رازهایی برایش برملا میشود و او را در مسیری متفاوت قرار میدهد. با برملاشدن این رازها زندگی گندم دچار فراز و نشیبهایی میشود که کنترلش از دست او خارج شده و در زیباترین روز زندگیاش از او یک قاتل میسازد!! ریشه در خاک قصهی ازدستدادنها؛ دردهای بیانتها؛ رازهایی که برملاشدنشان گلستانی را به آتش میکشدو... است.
این قصه، قصهی آتش و خون است...
ریشه در خاک میگوید اگر آدمی ریشهاش در آب باشد با نسیمی خشکیده میشود، اما اگر ریشهاش در خاک باشد، هیچ طوفانی او را از پای در نخواهد آورد.