رمان حسن بهرامی بر اساس نوعی از زیستن ساخته شده که در وجود قهرمان نوجوان قرار دارد، نوعی که او را به سوی درون گرایی البته کشف اموری پیش میراند که گاه تکان دهنده هستند. برای همین با رمانی روبهروییم که در فصلهای کوتاه و برشهای صریح و البته التزام به زمان خطی تلاش میکند یک جهان مضطرب بسازد. جهانی که در آن بوی مرگ استشمام میشود و در کانال متعفن کنار خانهی راوی، نزدیک کندوهای عسلشان، این راوی گمان میکند چند جنازه را شبانه خاک کردهاند.