هرچند که دو هفته و نیم است با رولی دعوا کردهام، اما فکر میکنم امسال، سال خیلی خوبی برایم باشد. اگر من و رولی بخواهیم دوستیمان ادامه پیدا کند، بهتر است دست به کار شویم. حیف است که رابطهمان تمام شود.
دردسرهای گرگ تازه شروع شده. او برای بزرگتر شدن عجله دارد، اما بزرگتر شدن یعنی زیادتر شدن مسئولیت در میان این همه مسئولیتهای جورواجور.
گرگ با بهترین دوستش، رولی، هم دعوا کرده و همین دعوا او را با حقیقت بدترکیب روبه رو میکند.