در نیمه ی دوم قرن بیستم انقلابی در مطالعات ادبی صورت گرفت. منتقدان فقط به نقد ادبی بسنده نکرده از علوم انسانی دیگر نیز بهره مند شدند- رشته هایی چون فلسفه ،روان شناسی ،مردم شناسی، زبان شناسی، اقتصاد سیاسی، جامعه شناسی، مطالعات زنان، مذاهب و ادیان مورد بررسی دوباره قرار گرفتند تا جایی که نظریه های جدید ادبی نه تنها باعث شدند که نظریه های مربوط به بررسی ادبیات که در گذشته به صورت سنتی ارائه می شدند دگرگون شوند، بلکه اساس و بنیان اندیشه ی غربی زیر سوال برود.