کتاب داستان موفقیت نخبگان نوشتهی مالکوم گلدول و ترجمهی نوشین طیبی است. مالکوم تیموتی گلدول روزنامهنگار، نویسنده و سخنران کانادایی است. او از سال ۱۹۹۶ برای مجلهی نیویورکر مینویسد. گلدول همچنین از سال ۲۰۱۶ پادکستی به نام تاریخ تجدیدنظرخواه دارد. نوشتههای او اغلب با موضوعات غیرمنتظره مربوط به تحقیقاتی در حوزهی علوم اجتماعی مانند جامعهشناسی و روانشناسی سروکار دارند.
داستان موفقیت نخبگان کتاب سوم گلدول است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد. این کتاب به بررسی رابطهی بین محیط اطراف فرد با پشتکار و انگیزهی او و تأثیرات آن در رشد و موفقیت میپردازد. سؤال اصلی گلدول بیشتر خطاب به وکلاست: «ما به اینکه یکی تو نیویورک هست که وکیل حقوقیه به اندازهی کافی اهمیت نمیدیم. من فقط کنجکاوم بدونم، چرا همشون انگار یه نفرن!؟» او با این حرف به این قضیه اشاره میکند که تعداد زیادی از وکلای موفق و قدرتمند در نیویورک بیوگرافی تقریباً یکسانی دارند. در مثال دیگری که در کتاب آمده، گلدول اشاره میکند که مردم موفقیت بیل گیتس را پای هوش یا بلندپروازیاش میگذارند. او میگوید که افراد بلندپرواز و باهوش زیادی میشناسد؛ ولی هیچکدامشان اندازهی ۶۰ بیلیون دلار سرمایه ندارند. «متوجه شدم که درک ما از موفقیت بسیار ابتدایی و خام است و این را فرصتی دانستم تا بیشتر تحقیق کنم و مثالهای بهتری برای موفقیت پیدا کنم.»
این کتاب بهمحض انتشار، رتبهی اول را در لیست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز و همچنین گلوب اند میل از آن خود کرد و این جایگاه را تا یازده هفتهی متوالی نگه داشت. کتاب داستان موفقیت نخبگان بهطورکلی واکنشهای خوبی دریافت کرد و نسبت به کتابهای دیگر گلدول شخصیتر تلقی میشد؛ طوری که برخی این کتاب را یک اتوبیوگرافی خطاب کردند. همچنین اکثر خوانندگان سؤالهایی را که گلدول در این کتاب پرسیده است، در پردهبرداری از نادیده گرفته شدن قابلیتهای فردی از سمت جامعه مهم دانستند.