مقدمه کتاب به بحثی پیرامون سابقه تفسیر اثر می پردازد. مولف در بخش تفسیر کوشیده است تا با ارجاع به دستگاه فکری هگل طرح جدیدی از معنای فصل ارائه کند و بندهای نوزده گانه آن را با نگاهی به علم منطق توضیح دهد. فصل «خدایگانی و بندگی» الگویی در ایجاز و تراکم مفاهیم فلسفی است و فهم آن گامی در فهم پدیدارشناسی روح، اما این گفته به معنای آن نیست که از طریق این فصل می توان کل اثر را فهمید. فیلسوف در این فصل از کتاب پدیدارشناسی روح با بیانی پیچیده، که شاخص نوشته های و دیگر فیلسوفان ایده آلیست است، با ذکر جزئیات و بنا به «منطقی در وراء آگاهی»، خروج روح از وضعیت طبیعی و ورود در ساحت تاریخی را با ظهور نسبت خدایگانی و بندگی مقارن می داند