«حکایتهای کنتربری» به خاطر زبان زنده و تصاویر بصری غنی، نقد اجتماعی ظریف، و توصیفات زیبا و دقیق از زندگی در انگلستان قرون وسطی شهرت دارد. «حکایتهای کنتربری» مجموعهای از داستانهای متنوع است که توسط گروهی از زائران در سفرشان به سمت کلیسای کنتربری برای زیارت قبر توماس بکت، ارشدیسوپ کنتربری، روایت میشود. هر یک از شخصیتها داستانی را بیان میکند که به نوعی بازتابدهندهی شخصیت، طبقهی اجتماعی، و دیدگاههای آنها است. داستانها شامل انواع گوناگون ادبی از جمله طنز، تراژدی، عاشقانه و آموزنده هستند. چاسر در «حکایتهای کنتربری» به بررسی و نقد جامعهی انگلستان قرون وسطی میپردازد. او از طریق داستانها به موضوعاتی چون نفاق دینی، فساد اخلاقی، عشق و نفرت، و قدرت و زور میپردازد. چاسر با استفاده از شخصیتهای متنوع و گوناگون از طبقات اجتماعی مختلف، تصویری جامع و چندوجهی از جامعهی آن دوران ارائه میدهد. چاسر در «حکایتهای کنتربری» از زبان میانهی انگلیسی استفاده میکند که در آن زمان نوآورانه بود. او به خوبی توانسته است با استفاده از زبانی ساده و روان، داستانهایی جذاب و فراموشنشدنی خلق کند که به زیبایی زندگی و انسانیت را به تصویر میکشند.