حقوق کیفری به منزلهی حیطهای از حقوق است که برای هریک از اعضای جامعه از اهمیت ویژهای برخوردار است، چه به موجب چنین قوانینی میتوان آزادیهای یک فرد را سلب نمود یا او را به زندان انداخت. از آنجایی که حقوق بهخاطر برخورداری از قدرت، وجهی هنجاربخش دارد، از اهمیت ویژهای برخوردار است که افراد جامعه بدانند، حوزهی حقوق مشتمل بر چه قوانینی است. حقوق کیفری دربردارندهی طیف وسیعی از قوانین موضوعه یا مصوبهی مجلس و همچنین قواعد حقوق عرفی و آراءِ قضایی محاکم Common Law است که ممکن است حتی برای فهم حقوقدانان دشوار باشد، تا چه رسد به افراد کمتر آشنا به دیدگاهها و نحوهی ارزیابی و قضاوتهای رایج در گسترهی حقوقی. سوای موضوعاتی حول مفاهیم انگیزه و قصد که در چارچوب عنصر معنوی جرم، غالباً معنای ویژهای از آن مد نظر است، گاه نظام حقوقی تعریف دقیقی از ضابطهها و معیارهای قضاوتی برای مرزبندی و پاسخ به این سؤال ندارد که فرد تا کجا میتواند در راستای ارتکاب به یک عمل مجرمانه پیش رود بیآنکه مجرم شناخته شود؛ و در وضعیتی دیگر، یک سلسله از فعالیتها چنان به دقت تعریف میشوند که حتی پیایند یک مرحلهی خنثی در یک سلسله از رویدادها، چهبسا به معنای ارتکاب جرم تلقی شود. مخاطبین این کتاب، در وهلهی نخست، دانشجویان رشتهی حقوق هستند، در عین حال، امیدوارم، خوانندگان بسیاری در راستای تشفی یک علاقهی عمومی به حقوق، این کتاب را مورد استفاده قرار دهند.