نه تنها مردم حاضر نیستند از این نگاشت خود بیرون آیند-زیرا که آسانتر و مطمئنتر است-بسیاری از دانشمندان هم نمیخواهند ذهن خود و به ویژه مردم را بیاشوبند. داستان تنها این نیست که سری است که درد نمیکند...بلکه آرامشی است که در پی بسیاری از باورها نهفته است. روشن است که در اینجا گوهر تاریخ با افسانه برابر میشود. کار ما گرامیداشت تاریخ است و نه دفاع از کسی یا فکری، و حافظ ما را گرامی است از آنرو که آیینهدار تاریخ است. او یک تنه در برابر جریان عظیمی که پس از انقراض، چیستی ضد تاریخش روشنتر میشود، ایستاد و با قدرت یافتن آنان در پایان صدهی هشتم هجری، جلوپلاس خود را جمع کرد و به تاریخ سپرد. بهترین کار دشمن این است که رقیب را دوست خود جلوه دهد و این سرگذشتی است که بر حافظ گذشته است. در این کتاب- که میراث دبستانی در ایران است- به نکات اصلی در این مورد پرداخته شده است که چگونه بر حافظ جامهی دشمنانش را پوشاندهاند، حافظ چگونه میاندیشیده و چگونه از عهدهی کار و باری که به دوش گرفته بود برآمده است