قبيلۀ سايه رهبری جديد و اهريمنی دارد، اما آيا قدرت كنونی او را راضي میكند، يا ميخواهد آتش انتقام خود را شعلهورتر کند؟ قلبآتشين میترسد به قدرت رسيدن ببراختر با خوابهای هولناكي ارتباط داشته باشد كه مدام سراغش میآيند و زمزمۀ مرگ و خطر در گوشش میخوانند.
در همين حال، تهديد شرارتآميز، مرموز و بیسابقه بر جنگل چيره شده و جان همهی گربهها را به خطر انداخته است. رهبر عزيز قلبآتشين به نياكان جنگجويان خود پشت كرده و درستی حرف او برای قلبآتشين نيز مشخص نيست.
آيا قبيلۀ ستاره برای هميشه رهايشان كرده است؟