فرد و الی دوقلو هستند.
اما نه دوقلو همسان (چون یک دختر و یک پسر نمیتوانند همسان باشند) ولی آنها به چیزهای مشابهی علاقه دارند مخصوصا گیم . بازیشان هم حرف ندارد. ولی در خیلی چیزهای دیگر زیاد کار درست نبستند مثلا در چیزهایی مثل فوتبال، یا برخورد با بچههای گردنکلفت مدرسه.
یک روز آنها با مرد اسرارآمیز ملاقات میکنند کسی که برای فرد و الی یک دستهی بازی ویدیوئی میفرستند. یک دستهی بازی که چیزی شبیه به آن را تا به حال ندیدهاند. ضمنا با آن نمیتوانند هیچ کنترلی روی گیمهای معمولشان داشته باشند.ولی وقتی بالاخره میفهمند که با دستهی بازی چه چیزی را میتوانند کنترل کنند، انگار پاسخ همهی مشکلاتشان و کلید همهی رویاهای دستنیافتنیشان را پیدا کردهاند.
لااقل ظاهر ماجرا که اینجوری است....