پاتریک شموازو (زاده ی ۱۹۵۳)در فوردو فرانس (مارتینیک) به دنیا آمد. پس از تحصیل در رشته حقوق و اقتصاد اجتماعی، ابتدا در فرانسه و سپس در مارتینیک به عنوان مددکار اجتماعی مشغول به کار شد.
شموازو در پرونده ی پرثمر خود علاوه بر رمان، داستان و مقاله آثار ارزشمندی در فیلم و نماش نامه نویسی نیز به جا گذاشته است؛ او در سال ۱۹۸۶ اولین رمان خود را منتشر کرد و در سال ۱۹۹۲ سومین رمانش با عنوان TEXACO جایزه کنکور را از آن خود کرد.
پاره ای از کتاب:
شبی مرد کهن دنبال او می گردد و او را در حالی که اطراف چراغ های خیابان جست و خیز می کند، می یابد. جوان هوشمند به دیگر جوانان سفارش می کند که جان و تن خود را در مقابل نورهای مصنوعی نسوزانند. فریاد میزند درون این نورها هیچ شناخت و معرفتی پیدا نمی شود، معرفت حقیقی جای دیگری است! می توانید به آن ها علاقه مند شوید، اما جانتان را فدای این ها نکنید و خاصه آن که از بال های تان محافظت کنید...!
درباره ی کتاب:
پروانه ی جوان و سودایی، از کعبه ی شهید پرور شب پره ها -چراغ های خیابان- ناکام و دل زده است. در این فنای مقلدانه معرفتی نیست که جان طالبش را به شور و شعوری بیامیزد؛ در جست وجویی نامعین راه خود را از دیگر پروانه گان جدا می کند، حالا که از تقلید وارسته است، در مسیر تحقیق و تحقق خود، با پیری روشن ملاقات می کند...
این مسیر اوست و تنها او چرایی و چگونگی اش را می داند!