مارکوس، یک تامین کننده گوشت انسان، با این جامعه جدید درگیر شده و به خاطر ضررهای شخصی خود شکنجه می شود. مارکوس که در کارخانه فرآوری محلی کار میکند، به کشتار انسان ها میپردازد، اگرچه دیگر کسی آنها را چنین نمینامد.
کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنههایی چند از دوران حکم روایی کوتاه کالیگولا، همان خط سیر فکری خودش را دنبال میکند، یعنی مبارزه با ظلم و زور و استبداد.