(داستان های داستان 4 دوست بازنشسته به نام های: «ران، الیزابت، ابراهیم و جویس» است که در تلاش هستند پرونده های جنایی را حل کنند

کلارا و خورشید داستان رباتی به نام کلارا است که پشت ویترین فروشگاهی در انتظار خریده شدن است

فلسفه،راه و رسم زندگی

الیزابت و فلیپ به آمریکا می روند و قسم می خورند که تا آخر عمر به یکدیگر وفادار باشند اما هیچ وقت و تحت هیچ شرایطی به شکل قانونی با هم ازدواج نکنند؛ چرا که...

محور اصلی این رمان ماجرای دو خواهر است که تصمیم دارند زندگی جدیدی برای خود بسازند اما با مشکلات گوناگون مواجه می‌شوند و هر یک مسیری متفاوت را در پیش می‌گیرد.