هیتلر استالین و من بر اساس مصاحبه های هلنا ترشتیکووا با کووالی تنظیم شده که مستندش با همین عنوان برنده ی جوایز متعددی در چک و ژاپن شده است این خاطرات ماندگاز داستان زندگی زنی است که پس از مرگ دو دیکتاتور زنده ماند و خُرسند بود.
خاطراتی تکان دهنده که همه ی ما میتوانیم از آنها درس بگیریم.
آمازون
هیتلر استالین و من حاوی اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به کتاب اول مادرم زیر) تیغ ستاره جبار است و به طور مستقیم و طبیعی خاطرات معتبر او را ثبت میکند
ایوان مارگولیوس پسر هدا مارگولیوس کووالی
یک گزارش بسیار گویا و انسانی هرگز کتابی مانند این ندیدم که در صفحاتی اندک چنین حس واضحی از زندگی در دوران نازیسم و
استالینیسم به خوانندگان بدهد.
مارتسی شور
آدولف هیتلِر (آلمانی: Adolf Hitler; آلمانی: ۲۰ آوریل ۱۸۸۹ – ۳۰ آوریل ۱۹۴۵) سیاستمدار آلمانی زادهٔ اتریش و رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان بود که از سال ۱۹۳۴ تا زمان مرگ خود در سال ۱۹۴۵ بهعنوان پیشوای آلمان بر این کشور حکومت کرد. او در سال ۱۹۳۳ با انتخاب بهعنوان صدر اعظم آلمان به قدرت رسیده بود. آلمان تحت رهبری هیتلر با تهاجم به لهستان در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ باعث آغاز جنگ جهانی دوم در اروپا شد. او در طول جنگ در عملیاتهای نظامی نقش پررنگی داشت و از طراحان اصلی هولوکاست بود.
هیتلر در شهر برانائو ام این اتریش-مجارستان (اتریش کنونی) متولد شد و در شهر لینتس اتریش پرورش یافت. در سال ۱۹۱۳ که ۲۴ ساله بود، به امپراتوری آلمان نقل مکان و در طول جنگ جهانی اول در ارتش این کشور خدمت کرد. در سال ۱۹۱۹ به حزب کارگران آلمان که بعداً به حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان تغییر نام داد، پیوست و به سال ۱۹۲۱ رهبر حزب شد. دو سال بعد تلاش کرد با کودتا در مونیخ قدرت را به دست بگیرد، اما ناموفق بود و به زندان افتاد. در زندان، جلد اول نبرد من،اتوبیوگرافی و مانیفست سیاسیاش، را تکمیل کرد. تنها بعد از چند ماه و به سال ۱۹۲۴ از زندان آزاد شد. هیتلر بعد از آزادی با انتقاد از پیمان ورسای و ترویج پانژرمنیسم، یهودستیزی و مخالفت با کمونیسم و از طریق رهبری کاریزماتیک خود و پروپاگاندای حزب، به محبوبیت عظیمی بین عامهٔ مردم رسید. او سرمایهداری بینالمللی و کمونیسم را از توطئههای یهودیان میدانست.
در نوامبر سال ۱۹۳۲، حزب نازی علیرغم داشتن بیشترین کرسی در رایشستاگ، اکثریت را در اختیار نداشت. در نتیجه، هیچ حزبی قادر نبود با گردآوری آرای کافی نامزد خود را صدارت برساند. فرانتس فن پاپن، صدر اعظم سابق و طرفداران محافظهکارش رئیسجمهوری پاول فن هیندنبورگ را راضی کردند هیتلر را به صدارت برگزیند. بدین ترتیب هیتلر در ۳۰ ژانویه سال ۱۹۳۳ به این عنوان رسید. اندکی بعد، رایشستاگ قانون تفویض اختیارات را به تصویب رساند که نقطهٔ آغازِ پایان جمهوری وایمار و ظهور آلمان نازی — نظام تکحزبی بر پایهٔ تمامیتخواهی و ایدئولوژی نازیسم — محسوب میشود. هیتلر خواستار یک آلمان بدون یهودیان بود و تلاش داشت نظم نوینی را در برابر نظم بینالمللی که به دید او به شکل ناعادلانهای پس از جنگ جهانی اول توسط فرانسه و بریتانیا شکل یافته بود، به کرسی بنشاند. آلمان در ۶ سال نخستِ حضور او در قدرت احیای اقتصادی سریعی را پس از رکود بزرگ تجربه کرد و رهایی کشور از بند محدودیتهای تحمیل شده پس از جنگ جهانی اول و ضمیمه کردن مناطق آلماننشین کشورهای اطراف، هیتلر را در میان مردم بسیار محبوب ساخت.
هیتلر قصد داشت تا برای مردم آلمان در اروپای شرقی «فضای حیاتی» مهیا کند زیرا تصور میشد آلمان از نظر جغرافیایی منابع کافی برای تأمین مایحتاج جمعیت خود را ندارد. سیاست خارجی تهاجمی هیتلر با همین مسئله مرتبط بود و دلیل اصلی آغاز جنگ جهانی دوم در اروپا به حساب میآید. او در مقیاس وسیعی آلمان را تجدید تسلیحاتی و در ۱ سپتامبر ۱۹۳۹ حمله به لهستان را رهبری کرد که سبب اعلان جنگ بریتانیا و فرانسه به این کشور گردید. در ماه ژوئن سال ۱۹۴۱، عملیات بارباروسا — تهاجم آلمان به شوروی — آغاز شد و تا پایان این سال، بیشتر اروپا و شمال آفریقا توسط آلمان و متحدانش (نیروهای محور) اشغال شده بود. پس از سال ۱۹۴۱، آلمان رفتهرفته فتوحات خود را از دست داد و متفقین تا سال ۱۹۴۵، ورماخت را بهطور کامل شکست دادند. آدولف هیتلر در ۲۹ آوریل سال ۱۹۴۵ با معشوقهٔ خود اوا براون ازدواج و کمتر از ۲ روز بعد به همراه او خودکشی کرد تا به اسارت ارتش سرخ شوروی در نیاید. اجساد هیتلر و همسرش پس از مرگ سوزانده شدند.
آلمان تحت رهبری هیتلر و ایدئولوژی نژادی او، مسبب مرگ شش میلیون یهودی و میلیونها قربانی دیگر شد؛ قربانیانی که در نظر هیتلر و طرفدارانش «مادون انسان» یا «نامطلوب» تلقی میشدند. هیتلر و رژیم نازی همچنین مسئول مرگ حدود ۱۹٫۳ میلیون غیرنظامی و اسیر جنگی نیز بودند. بدین جهت اعمال هیتلر و ایدئولوژی نازیسم تقریباً در سراسر دنیا مسائلی شدیداً پلید بهحساب میآیند.
ژوزف ویساریونویچ اِستالین (با نام تولد یُسِب بِساریُنیس دزِ جوغاشویلی؛ ۱۸ دسامبر [سبک قدیمی: ۶ دسامبر] ۱۸۷۸ – ۵ مارس ۱۹۵۳)، انقلابی و رهبر سیاسی اهل شوروی بود که این کشور را از ۱۹۲۴ تا هنگام مرگش در ۱۹۵۳ رهبری کرد. او در ردای دبیرکل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۲۲–۱۹۵۲) و نخستوزیر اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۴۱–۱۹۵۳) قدرت را در دست داشت. استالین که نخست بهعنوان بخشی از رهبری جمعی بر کشور حکمرانی میکرد، تا دههٔ ۱۹۳۰، قدرت خود را تحکیم و به دیکتاتوری تبدیل کرد. استالین از نظر ایدئولوژیک به تفسیر لنینیستی از مارکسیسم پایبند بود و او این تفکرات را به شکل مارکسیسم–لنینیسم مدون کرد. سیاستهای خودش استالینیسم نیز نامیده میشود.
استالین متولد گوری در امپراتوری روسیه (گرجستان کنونی) بود. خانوادهاش فقیر بودند. او در مدرسهٔ علوم دینی تفلیس تحصیل کرد و سپس به حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه پیوست. او سردبیری پراودا، روزنامهٔ حزب، را به عهده داشت و از طریق سرقت توأم با خشونت، آدمربایی و باجگیری، برای جناح بلشویکِ حزب که توسط ولادیمیر لنین رهبری میشدند، سرمایه جمعآوری میکرد. او بارها دستگیر و چند بار به سیبری تبعید شد. بلشویکها در انقلاب اکتبر سال ۱۹۱۷ قدرت را در روسیه به دست گرفتند و دولتی تکحزبی تحت سلطهٔ حزب کمونیستِ ایجاد کردند؛ استالین که از اعضای برجستهٔ حزب بود به عضویت پلیتبوروی حاکم درآمد. او در جنگ داخلی روسیه فعال بود و در پایهگذاری اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۲۲ نیز نقش مهمی داشت. او پس از مرگ لنین در سال ۱۹۲۴، رهبری کشور را بر عهده گرفت. در دوران استالین، سیاست «سوسیالیسم در یک کشور» به اصلی مرکزی در ایدئولوژی حزب کمونیست تبدیل شد. برنامههای پنجسالهٔ او کشور را دستخوش اشتراکیشدن زمینهای کشاورزی و صنعتیشدن سریع کرد که منجر به ایجاد اقتصاد دستوریِ متمرکزی شد. اختلالات شدید در تولید مواد غذایی در وقوع قحطی سالهای ۱۹۳۲–۱۹۳۳ مؤثر افتاد و منجر به مرگ میلیونها نفر شد. استالین پاکسازی بزرگ را بهمنظور ریشهکنی «دشمنان طبقهٔ کارگر» آغاز کرد که در طی آن بیش از یک میلیون نفر عمدتاً در سیستم اردوگاههای کار اجباری گولاگ زندانی و حداقل ۷۰۰٫۰۰۰ نفر بین سالهای ۱۹۳۴ و ۱۹۳۹ اعدام شدند. او تا سال ۱۹۳۷ سلطهٔ مطلقی بر حزب و دولت داشت. قحطی مصنوعی که توسط استالین در اوکراین ایجاد شد و به هولودومور مشهور است، باعث مرگ نزدیک به ۵ میلیون اوکراینی شد.
استالین مارکسیسم–لنینیسم را در خارج از کشور از طریق انترناسیونال کمونیستی ترویج، و از جنبشهای ضدفاشیستی اروپا طی دههٔ ۱۹۳۰ (بهویژه در جنگ داخلی اسپانیا) پشتیبانی میکرد. در سال ۱۹۳۹، رژیم او پیمان عدم تجاوزی با آلمان نازی امضا کرد که نتیجهٔ آن تهاجم شوروی به لهستان بود. آلمان در سال ۱۹۴۱ با حمله به اتحاد جماهیر شوروی به این پیمان پایان داد. شوروی با مصیبتها و تلفات عظیمی مواجه شد، اما ارتش سرخِ در مقابل تهاجم آلمان ایستادگی و در سال ۱۹۴۵ برلین را تصرف کرد و به جنگ جهانی دوم در اروپا پایان داد. شوروی در بحبوحهٔ جنگ کشورهای بالتیک و بیسارابیا و بوکوفینای شمالی را به خاک خود الحاق و دولتهای همسویی در سرتاسر اروپای مرکزی و شرقی و نیز در بخشهایی از شرق آسیا مستقر کرد. اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده بهعنوان ابرقدرتهای جهانی ظهور کردند و وارد دورهای از تنش موسوم به جنگ سرد شدند. پس از جنگ، استالین بر بازسازی شوروی و ساخت بمب اتمی در سال ۱۹۴۹ نظارت کرد. طی این سالها، کشور قحطی بزرگ دیگری و کارزار یهودستیزانهای که اوجش توطئه پزشکها بود را تجربه کرد. استالین در سال ۱۹۵۳ درگذشت و نیکیتا خروشچف جانشینش شد؛ خروشچف انتقادات شدیدی به حکمرانی استالین وارد کرد و سیاست استالینزدایی از جامعهٔ شوروی را پی گرفت.
استالین بهطور گستردهای یکی از مهمترین چهرههای قرن بیستم بهشمار میرود. کیش شخصیتی فراگیری از او در جنبش بینالمللی مارکسیست-لنینیست شکل گرفت که او را قهرمان طبقهٔ کارگر و سوسیالیسم مییابد. از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱، استالین محبوبیت خود را در روسیه و گرجستان حفظ کرده است، خاصه بهعنوان رهبر جنگی پیروزمندانه که شوروی را ابرقدرتی جهانی کرد. در نقطهٔ مقابل، رژیم او تمامیتخواه توصیف میشود و بهدلیل سرکوب وسیع، پاکسازی قومی، کوچ اجباری گسترده، صدها هزار اعدام و قحطی که میلیونها نفر را کشت، مورد نکوهش بسیار قرار گرفته است.