در کشور ما، اگر کتابهای روانشناسی همگانی از نویسندگان خارجی باشند، نزد مردم مقبولیت بیشتری دارند به همین جهت کتابهای فراوانی دربارهی گفتگو و مذاکره ترجمه شده است؛ اما متأسفانه روح کلی مباحث مطرح شده در بیشتر این کتابها با فرهنگ شرقی ناسازگار است. بسیاری از این نوشتهها با تشبیه مباحثی چون مذاکره و گفتگو به شطرنج و سایر فعالیتهای بازی گونه به خوانندگان یاد میدهند که چگونه میتوان منافعی از چنگ دیگران به در آورد. در این میان دو خصلت بیش از اندازه تبلیغ میشود، اول زیرکی و منفعت جویی، دوم لفاظی و سخن پردازی. اما تازهترین رویکردها با عناوین مذاکرهی اصولی و مذاکرهی کارآمد، بحث را از منفعت محوری فراتر کشانده و صورت مسئله را عقلانیتر و انسانیتر طرح نمودهاند.
شاید بتوان گفت ارزندهترین آموزهی این رویکرد، توصیه به «عقلانیت»، «انصاف» و «انعطاف» است. ارتباطات انسانی – از جمله مذاکره – نه شطرنج است، نه بازی ورق و نه هیچ بازی دوز و کلک دیگری که هر یک از طرفین تنها به دنبال منافع خود باشد.
مباحث کتاب هنر گفتگو و مذاکره در سه قسمت ارائه میشود. ابتدا، در بخش اول (کلیات) توضیحات لازم دربارهی سازمان کلی «تعامل» و چارچوب شناخته شدهی هر نوع گفتگو و مذاکره را یادآوری و مرور میکنیم. سپس، وارد بخش دوم یا «دروس هفتگانهی» کتاب میشویم که ارکان اصلی در شکلگیری فرآیند گفتگو و مذاکره را کوتاه و مختصر با خواننده در میان میگذارد. در بخش سوم، که به نحوی چکیدهی کتاب است، دستورات و توصیههایی کوتاه دستهبندی و فهرست شدهاند. شاید چنین دستهبندی باب میل کسانی باشد که وقت کمتری دارند یا بعدها گاهی کتاب را مرور مجدد میکنند.