کتاب پدر، عشق و پسر فرازهایی از زندگی حضرت علیاکبر بن الحسین علیهالسلام به تصویر کشیده میشود. وقایع از زاویهی اول شخص و از زبان اسب آن حضرت «عقاب» روایت میشود و مخاطب راوی در داستان، لیلی بنت ابی مرّه مادر گرامی حضرت علیاکبر (ع) است.
کبوتر سر به آسمان بلند کرد و به خدا گفت: مگر تو قول ندادی که از جوجه ام محافظت کنی؟ که مرگ مرد را پیش از رسیدن دستش به جوجه ام برسانی؟ پس چه شد قول و قرارت ای خدا؟
صنعتگری به نام رابرت مور، دستگاه هایی مکانیکی را به کارخانه ی خود در یورک شایر می آورد و باعث بیکار شدن برخی از کارگران خود و به وجود آمدن نارضایتی در میان آن ها می شود.