مارماهی نمایشنامه‌ای کوتاه است که ماجرای آن حول پسری به نام رهام جریان دارد. دست‌های او در شبی دردناک، شبی که دیگر توانایی تحمل گریه‌های مادرش را ندارد و...

(نمایش نامه)

در این درام روان‌شناختی جذاب، الیزابت، زنی که پیش‌تر رقصنده‌ای بوده و امروز فلج است، مایکل یک بازیگر بیکار را استخدام کرده تا نمایش‌نامه‌ای را که نوشته است با هم بخوانند. اما با پیشرفت داستان، شباهت‌های نگران‌کننده‌ای بین نمایش‌نامه و زندگی واقعی هر دو پدیدار می‌شود.

از منظر اجرا و پدیدارشناسی جهان نه تنها اساساً امری اسرار آمیز است بلکه جایگاه تمام آن چیزی است که می‌توانیم بشناسیم.

این کتاب بزرگانی را در خود دارد اندیشمند که آثار فاخرشان بی‌زمین و زمانند و مرز‌شکن و به‌هر سرزمینی ره‌یافته‌اند گویای درد زمانه‌ی مردمانش بوده‌اند و بیانگر درد مشترک مردم ما نیز.

در مجموعه‌ کمدی‌ های کوتاه این کتاب، اثر داریو فو و فرانکا رامه، سعی بر این بوده است تا با زبانی هنری و گویش تئاتری خاصی به بررسی مسائل جامعه‌ معاصر و مشکلات و ناهنجاری‌ های آن پرداخته شود.