در جلد سوم موریارتی وطنپرست، همهچیز بر وفق مراد شرلوک هولمز پیش میرود، تا اینکه به جرم قتلی که مرتکب نشده دستگیرش میکنند. کارْ کارِ موریارتیست. طولی نمیکشد که شرلوک از دست پلیس فرار میکند و سعی بر آن دارد که بیگناهیاش را به اثبات برساند، ولی مشکل اینجاست که مقتول، کنت درِبر، پیش از مرگش نام شرلوک را با خون خود نوشته و عملاً همهچیز علیه اوست. آیا شرلوک میتواند پرده از معمای این قتل بردارد و خودش را نجات بدهد؟