جولی هفده ساله آینده اش را کاملا برنامه ریزی کرده است: با دوست پسرش سام از شهر کوچکش نقل مکان می کند، در شهر کالج می رود، تابستانی را در ژاپن می گذراند. اما بعد سام می میرد. و همه چیز تغییر می کند.
خودکشی ناگهانی بیوه ای در روستای کینگز آبوت، شایعاتی را به وجود می آورد با این مضامین که او، مورد اخاذی قرار داشته، همسر اولش را به قتل رسانده و رابطه ی مخفیانه ای با مردی ثروتمند به نام راجر آکروید داشته است.
کتاب با روایتی ساده و قدرتمند، داستان یک ماهیگیر کوبایی سالخورده ی بخت برگشته و بزرگ ترین آزمون زندگی اش نبردی نفس گیر و سخت با یک نیزه ماهی غول پیکر در دوردست های جریان خلیجی اقیانوس اطلس را حکایت می کند.