جیمز مدتها بازیکن تیم یونایتد بوده. اما حالا به این نتیجه رسیده که نمیخواهد فوتبال را به طور حرفهای دنبال کند. مشکل اینجاست که همه توقع دارند که او هم مانند پدرش که یکی از ستارههای فوتبال انگلیس بوده، همیشه در همین رشته بماند. جیمز بر سر دوراهی سرنوشتسازی قرار گرفته. راه پدر را دنبال کند یا به دنبال رشتهی مورد علاقهی خودش برود؟
بن بازیکن برتر یونایتد است و بازی برای این تیم را خیلی دوست دارد. اما حضور در مدرسه برایش غیرقابل تحمل شده؛ چون مجبور است راز بزرگی را از معلم و همکلاسیهایش پنهان کند. این مشکل به بازی او هم ضربه زده. آیا او میتواند غرورش را زیر پا بگذارد و کمک بخواهد؟ یا باید برای همیشه قید فوتبال را بزند؟
تیم زیر دوازده سال یونایتد برای مسابقات قهرمانی وارد لهستان شده. توماس، دروازهبان لهستانی تیم، از طرفی خوشحال است که در سرزمین مادریاش بازی میکند و از طرف دیگر، با رایان، کاپیتان تیم، مشکل دارد. رایان از لهستان و لهستانیها بدش میآید و رفتارش باعث شده تا تیم یونایتد در زمین بازی و بیرون زمین دچار مشکل شود.
یک تفنگ بود که با همهی تفنگها فرق داشت. یک جور دیگر بود. به جای این که تیر بیندازد و پرندهها و چرندهها را شکار کند روی سبزهها دراز میکشید و خیره میشد به آسمان...
«قصههای کِرمدار» نهتنها برای لحظات سرگرمی، که برای تقویت مهارتهای خواندن، گفتوگو با کودک، و رشد فکری او نیز ابزاری سودمند است؛ اثری که در عین سادگی، واجد غنای تربیتی است، و در لابهلای صفحاتش، کودک با جهان و خود، آشتی میکند.