غولها در میان ما زندگی میکنند و از هر نظر مانند مردم عادی هستند به جز میل و ولع آنها به گوشت انسان."کن کانکی: یک دانشجوی معمولی است تا اینکه یک سانحه او را تبدیل به اولین هیبرید نیمه انسان نیمه غول میکند. او نه میتواند انسانیت خود را کنار بگذارد و نه قادر به سرکوب گرسنگی نیمهی غولی خود است. او رستگاری را در مهربانی آن دسته از غولهایی میبیند که برخلاف تصویر خشنی که از آنها وجود دارد رفتار دوستانهای دارند و به او یاد میدهند چگونه همانند یک انسان رفتار کند و درکنارش بتواند انسانگونه گوشت بخورد.تحولات اخیر در جامعه غولها توجه پلیس را به خود جلب کرده و آنها تفاوتی بین غولهای مهربان و درنده قائل نیستند.حالا که او بین دو دنیا به دام افتاده است، باید از جنگهای بین غولها جان سالم به در ببرد، درباره جامعه غولها بیشتر بیاموزد و بر قدرتهای جدید خود تسلط یابد.