(کمیک استریپ)

او هرگز نمی‌تواند آن دختر را به‌دست آورد، اما با‌وجود این، هیچ‌چیز جلودارش نیست.

وقتی که تایکی دید دانش‌آموز سال بالایی‌اش، چیناتسو کانو، در تیم بسکتبال دختران با تمام وجود تمرین می‌کند، بدجوری عاشقش شد...

اکباتان در حال سوختن است، در پادشاهی پررونق، پارس پایتخت سلطنتی اکباتان قرار دارد...

کتاب "مانگا فارسی قفل آبی (1)"، "داستانی کاملاً گیرا که یک بازی ساده فوتبال را به یک رویارویی نفس‌گیر و پر از تنش و درام تبدیل می‌کند.

وقتی که تایکی دید دانش‌آموز سال بالایی‌اش، چیناتسو کانو، در تیم بسکتبال دختران با تمام وجود تمرین می‌کند، بدجوری عاشقش شد...

وقتی از یک طرف صحبت از ابرقهرمان‌ها می‌شود و از طرف دیگر صحبت سایتاما به میان می‌آید، از ظاهر خشک و بی‌روحش گرفته تا کله کچل و هیکل بدقواره‌اش...

آستا پسر جوانی ست که در رویای تبدیل شدن به بزرگ‌ترین جادوگر پادشاهی به سر می‌برد؛ ولی تنها یک مشکل وجود دارد - او نمی‌تواند از هیچ جادویی اسـتفاده کند...

وقتی یک مراسم کیمیاگری اشتباه پیش می‌رود، ادوارد الریک یک دست و پای خود را از دست می‌دهد. از برادرش آلفونسو تنها روحش باقی می‌ماند که درون یک زره آهنی محبوس است...