این داستان کوتاه تصویری، روایت زندگی لوبنا، دختری مهاجر و تنهاست که پس از مهاجرت همراه پدرش، در سرزمینی جدید زندگی را آغاز میکند. او در تنهایی سنگ کوچکی پیدا میکند و آن را «پیبل» مینامد؛ دوستی بیزبان که همدم او میشود. وقتی پسری دیگر نیز به سرزمینشان میرسد و به درد تنهایی گرفتار است، لوبنا پس از درک عاطفی تصمیم میگیرد سنگش را به آن پسر هدیه کند. این بخش سمبولیک داستان نماد ایثار، همدلی و گسترش امید در شرایط دشوار را در قالبی ساده اما تاثیرگذار نشان میدهد.