«سفيدبرفی و گل سرخ»، ماجرای دو دختر مهربان و شاد است كه با مادر پيرشان در كلبه كوچكی زندگي میكنند. در يك شب برفی، خرس بزرگی به آنها پناه میآورد. اما با شروع بهار، بچهها ديگر او را نمیبينند. در عوض، كوتوله بدجنس جنگل، گاه و بیگاه سر راهشان قرار میگيرد... اين ماجرای اولين قصه كتاب است. «نگهبان قبر»، «ديو و سه تار موی او» و «پسر قدرناشناس» از ديگر داستانهايی است كه در اين كتاب میخوانيد.