مقصود من از نگارش کتاب "چگونگی تنها بودن" تا حدودی ثبت تغییر نگرشم از تنهایی و انزوایی پر از خشم و هراس، به پذیرش یا حتی پاسداشت جایگاه مخاطب و نویسنده است. البته این جمله بدان معنا نیست که همهچیز خوب است و جایی برای خشم و نگرانی وجود ندارد.
آشنایی با نویسندگان مجموعهای است برای آگاهی از اندیشه و زندگـی نویسنـدگان برجستـه، و تـأثیـری که آنهـا بر جهـان فرهنگ و ادب و چـالـش آدمی بـرای درک جایگاه خـود در جهان هستی گذاشتند.
هدف اصلی فلسفۀ دکارت ارائۀ شرحی از انسان، خدا و جهان است که نشان دهد معرفت عینی و اصیل تنها در صورتی امکانپذیر است که ما با روشی درست به سمت آن حرکت کنیم، یعنی درصورتی که از آنچه مسیر علم مینامیم پیروی کنیم.
آیا آنچه درباره جهانهای موازی و دنیاهای دیگر، سفر به گذشته و مشاهده نسخههایی دیگر از خود و واقعیت در فیلمها و داستانهای علمی تخیلی میخوانیم و تماشا میکنیم، پایه علمی دارند؟