دربرابر جریان های رسمی در غرب که همه مؤدی به متافیزیک مسلط بودند ،به تدریج جریان هایی ظهور کردند که در اصول و مبادی به نحوی تعارض با متافیزیک رسمی ونقد مبادی فلسفی مدرنیته رسیدند.طرح اساس نظری وفکری اینان، از ویتالیست هایی چون شوپنهاور و نیچه و برگسون آغاز گردید و با پدیدارشناسی وفلسفه های تقرر ظهوری بسط یافت.