«مرضیه حدیدچی» معروف به «طاهره دباغ» پس از مقاومت و تحمل وحشیانه‌ترین شکنجه‌های ساواک شاه، گوشه‌ی زندان افتاده بود. ناگهان صدای جیغ وحشتناکی شنید که برایش آشنا آمد. خوب که دقت کرد، متوجه شد صدای «رضوانه» دخترش است که تازه وارد 13 سالگی شده بود.

ادعای رابرت مارون حاتم - کُبرا مبنی بر قتل گروگا‌ن‌های ایرانی در لبنان.

جمعۀ سیاه 17 شهریور 1357، هنگامی که فرماندۀ یگان، به سربازان دستور شلیک به طرف مردمی که به جنایات شاه اعتراض داشتند، صادر کرد، قاسم و محمد و علی، شوکه شدند. سرانجام تصمیم گرفتند برای این‏که به طرف مردم شلیک نکنند، فرار کنند. فرار همان و محاصره توسط نیروهای ساواک و حمله و شلیک و مجروحیت و دادگاه و شکنجه، همان. ماجرا تازه از همین نقطه شروع می‌شود.

اگر دنبال کتابی هستی که هم روایت یک زندگی واقعی باشد، هم پر از شور، معنا، و الهام، این کتاب انتخاب درستی‌ست.

دیده بان؛ داستان‌هایی ساده اما پر از افتخار

وقتی کتاب "به قلبش اشاره کرد" را می‌خوانی، با هر جمله بیشتر باور می‌کنی که “عشق”، اگر با ایمان و اخلاص همراه شود، تا ملکوت بالا می‌رود.

این کتاب شرح خاطرات سروان صفرعلی میرزایی، از کودکی تا حضور یک بسیجی ارتشی در جبهه‌های غرب و جنوب است.

«اینجا بدون تو» روایت‌هایی از زندگی شهید محمد بلباسی به‌قلم و روایت همسرش است. روایت‌هایی عاطفی و عاشقانه از عمق زندگی یک شهید.

بعضی کتاب‌ها فقط برای خواندن نیستند، برای دیدن‌اند. برای این‌که چشم باز کنیم به چیزهایی که سال‌ها خواسته‌اند نبینیم‌شان.