شاهعباس فرمانروایی بود که پسر خود را کور کرد و کشت، اما نزد مردم قهرمان و مورداحترام بود. او جنگاور درخشانی بود که با قوای اشغالگر خارجی جنگید و غرور و تمامیت ارضی را به کشورش بازگرداند. او صاحبمنصبی انگلیسیزبان را در مقام سفیر خود در غرب برگزید. هنرشناسی بود که حمایتهایش سبب شد ایران به مرکزی هنری و فرهنگی تبدیل شود، اما عبادات مذهبیاش تشیع را به پدیدهای جهانی مبدل ساخت.
میتوان گفت شاهعباس پس از حملهی اعراب در سدهی هفتم میلادی بزرگترین فرمانروای ایران بود که شخصیتی بسیار پیچیده و ناشناخته داشت و بهرغم رفتارهای غالبا متناقضش چهرهی خاورمیانه را برای همیشه تغییر داد.
هنگامی که شاهعباس در سال 1587 میلادی در هفدهسالگی قدرت را به دست گرفت، ایران در آستانهی فروپاشی و تجزیه به دست قدرتهای خارجی بود. کشور تا زمان فوت وی در سال 1629 میلادی به سرزمین پررونقی تبدیل شده بود که آمادهی رویارویی با دنیای مدرنِ درحال ظهور بود.
نویسنده در این کتاب به بررسی زندگینامهی این پادشاه ایرانی خارقالعاده پرداخته است. دیوید بلو از طیف گستردهای از منابع ازجمله گزارشهای معاصر اروپایی و نیز وقایعنگاریهای ایرانی بهره برده تا گزارشی متنوع و متقاعدکننده از دوران زندگی یکی از فرمانروایان تاریخ ایران ارائه دهد. توصیف روشن او از این شخصیت برجسته در روایات ملی ایران در واقع شرح دقیقی است از سیرهی درخور توجه شاهعباس در مقام دولتمرد و نیز دیدگاه عمیق و دوستانهی نویسنده از این مرد افسانهای است.
این اثر در دو جلد منتشر شده است که زندگی شاهعباس را از ابتدا تا انتها توصیف میکند.