یاران گرامی! به سرنوشتی که اسیر آنم بنگرید. مادرم مرا بدین جهان آورده تا آدمیزادی غریب و سهمناک باشم! هیچ زنی، چه در میان یونانیان چه در میان بربرها، تخم پرندهای سپید را نزاییده، اما، میگویند این کاریست که مادرم کرده است. میگویند لدا مرا درون پوستۀ تخم یکی پرنده زایید. زئوس پدرم است.
ویمالا هرمن در این کتاب به عنصر گفت و گو به مثابه وضعیتی نمایشی و تعاملی پرداخته است و اهمیت عناصر دراماتیک و رابطهی آن با زبان و بیان نمایشی را جستجو میکند.
محمدرضا آریانفر متولد سال 1332، نویسنده و نمایشنامهنویس متولد خرمشهر است. از محمدرضا آریانفر پیشتر دفتر شعرهایی با عنوان «جهانی ایمنتر از تبسمهای تو نیست»، «سهمی از همه ترانهها» و... و همچنین نمایشنامههایی با عنوان «دو روایت جامانده»، «نقل آخر»، «زهور» و... منتشر شده است. همچنین نخستین رمان او با عنوان «رقص با طوفان» پیشتر توسط نشر افراز منتشر شده است.
این کتاب مجموعهای از نوشتههای تأملبرانگیز است که به مفهوم «سبک» در هنر، ادبیات و تاریخ فکری میپردازد. این اثر تأثیرگذار که اولین بار در سال 1927 منتشر شد.
ناخدایی هلندی که به جرم کفرگویی و عصیان بر فرامین آسمانی نه تنها خود، بلکه همراهانش را نیز به آوارگی و سرگردانی کشانده است، در رویارویی با یک کشتی نروژی درمییابد که هنوز راهی برای رهایی از نفرین بیپایانش وجود داد...