پسری کلاس هفتمی به نام دانیل و خواهر هفت ساله اش اریکا به خاطر اینکه پدرشان شغلش را از دست داده مجبور میشوند از مناطق حاشیه ای کنتیکت به مزرعه ای متروک در مناطق روستایی ویرجینیا نقل مکان کنند
دختری به نام هستی گزارش میکند که چند بار سایهای را دیده که وارد خانهی روبهرویی و از آن خارج شده. او که با شنیدن این خبر شوکه و دچار مشکلات روحی میشود با هیوا و آوا در پی پردهبرداشتن از راز مرگ زن صاحب خانهای است که امروز روز سوم و مراسم ختمش است...