مجید دانشآراسته همانطوری مینویسد که زندگی میکند؛ فراز و نشیبِ زندگی پُرماجرایش را به جهانِ کلمات میآورد، بیهیچ ادا و ادعایِ گزافی: سرخوش، بذلهگو، پُر از حسرت و مملو از اندوه و همهی این حسهای متضاد را در داستانهایش همزمان احضار میکند...
برشهایی از روایتهای طلبه ای است که با خواهرزادۀ ناتوان ذهنیاش همسفر راه کربلا میشود و این همسفر عجیب شخصیّت منحصر به فردی است که در طول سفر ماجراهایی طنزآمیزی را خلق میکند.
«برای بار آخر بخند» اثری روایی و تازه در حوزه داستان نوجوان است. اثری که با نگاهی متفاوت به زندگی یکی از جوانترین مرشدهای زورخانه به نام مرشد عباس دائم الحضور، داستانی متفاوت از او و رفیق شفیقش پهلوان سعید طوقانی را بازگو میکند.