در این کتاب میخواهم نشان دهم فلسفهی رواقی در قرن بیستویک چه شکلیست. کوشیدهام توصیهها و آراء فیلسوفان رواقی را با پژوهشهای روانکاوی درهم آمیزم. البته اینکه به فلسفهی رواقیِ کلاسیک میپردازم به مذاق برخی از اصحاب آکادمی خوش نمیآید. فلسفهی رواقی برایشان همچون اثری باستانیْ گرانبهاست ـــو انگار باید آن را مهرومومشده به کناری نهاد و فقط تماشایش کرد. اما فلسفهی رواقی برای من مثل ابزار است ـــکه هرچند گذر زمان بر کارکرد آن سایه انداختهــــ نهتنها همچنان سودمند است، که در زندگیهای مدرن خیلی هم به کار میآید. بهعلاوه، فکر نمیکنم رواقیون باستان مخالفتی با «بهروزرسانیِ» آموزهها و تعالیمشان داشته باشند. سنکا اگر بود، خیلی استقبال میکرد…
سخن را با شرح و بسط انواع مشکلاتی که در معرضشان هستیم و ایضاً واکنشهای معمولمان به آنها آغاز میکنم. هر چند شمار بسیاری از آدمها مأیوس، خشمگین، مضطرب، و حتی مغموم میشوند، بازهم هستند کسانی که با مشکل خوب تا میکنند. چطور از پس این کار برمیآیند؟ ما هم میتوانیم از آنها بیاموزیم؟
رِواقی گری (به انگلیسی: Stoicism)، و به فارسی، «سُتاوندی»، مکتبی فلسفی است که ۳۰۱ سال قبل از میلاد در شهر آتن بهوسیلهٔ زنون رواقی (کیتیونی) پایهریزی شد. رواقیگری شاخهای از فلسفه اخلاق شخصی است مبتنی بر سیستم منطق و مشاهده ادراکات جهان طبیعی. براساس آموزههای این فلسفه انسانها به عنوان موجودات اجتماعی میبایست راه رسیدن به خوشروانی (خوشبختی، یا نعمت) را پیدا کنند و به حالت رهایی از رنج (یا ἀταραξία در یونانی گویشِ Attic) برسند - با این پیش فرض که میل به لذت یا ترس از درد باعث افراط و تفریط در زندگی آنها نگردد. در این فلسفه انسان با درک جهان، میبایست هماهنگ با طبیعت و با همکاری و رعایت انصاف و رفتاری عادلانه با دیگران در تعامل باشد. نام این فلسفه در زبانهای اروپایی و نیز عنوان رواقی برای آن، از این رو است که انجمن ایشان در یکی از رواقهای آتن برگزار میشد. واژه stoa در یونان باستان به ایوانی گفته میشد که با کاربری از ستونها استوار و ایستانده شده بود. استوار، استوانه، ایستادن و راست (قائم) همه همریشه با این واژه هستند. ستاوندیان از این رو چنین نامیده شدند که پایهگذار آنها زنون در سُتاوند میانی آتن آموزههای خود را به شاگردان و پیروانش میآموخت. این فلسفه به دنبال کامیابی رفتاردرمانی شناختی دوباره پیش کشیده شد. این روش رواندرمانی، همچون فلسفهٔ رواقیگری، با دگرگونی شیوهٔ فکر کردن و دیدگاه هر کس دربارهٔ خود و جهان اطراف به یاری مردم میآید...