عارفان و صوفیان همواره قصه و داستان را برای بیان تفکرات خود برگزیدهاند. آنها در عرصه داستان به دنبال آنند که وحدت و یگانگی موجود در حرکات، اتفاقات، اشیا، فضاها و حتی نثر را به نمایش گذاشته و آشکار کنند که سمع و بصر انسانی به چه جاهایی میرسد.
نویسنده در این اثر به بررسی تطبیقی متون روایی - داستانی متصوفه ایران با روش رئالیسم جادویی که نزدیکی و همخوانی زیادی با اصول و شاخصههای تذکرهنگاریهای صوفیانه دارد، میپردازد.