جلدهای ششم و هفتم «دفترهای زندان» آنتونیو گرامشی، نقطهعطفی در سیر فکری او به شمار میروند؛ دورهای که در آن، اندیشههای پراکندهاش درباب فرهنگ، سیاست و فلسفه، انسجام و عمق بیشتری مییابند. این دفترها که میان سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۵، در دل فضای اختناقآمیز زندان فاشیستی نگاشته شدهاند، گویای گذار گرامشی از تأملات آغازین در تاریخ ایتالیا و نظریهی مارکسیستی به سوی صورتبندی منسجمتر مفاهیمی چون ایدئولوژی، هژمونی، جامعه مدنی و نقش روشنفکراناند. سبک نگارش گرامشی، بهدلیل نظارت و سانسور سنگین زندان، ناگزیر به ایهام، ایجاز و چندلایگی تن میدهد و همین امر، خوانشی دقیق و تأویلی از این دفترها را ضروری میسازد.