داستان مجموعه ماجراجویی نوجوانی به نام تانجیرو کامادو را دنبال میکند که پس از کشته شدن خانوادهاش و تبدیل خواهر کوچکترش نزوکو به یک شیطان، درصدد است به یک شیطان کش تبدیل شود.
نفرین شوم خانوادهی ویدرشینز باطل شده است! خواهران ویدرشینز، بتی، فلیس و چارلی، حالا میتوانند با خیال راحت از جزیرهی مهآلود کرواِستون بیرون بروند و به سرزمینهای تازه سفر کنند. ناگهان سروکلهی دختری مرموز توی مهمانخانهی آنها پیدا میشود، با گوی درخشانی که معلوم نیست پشت آن چه ماجرایی نهفته است....
در پایان کژاری، تمام چیزهایی که اوریا زمانی حقیقت میپنداشت، نابود شدهاند. او که اکنون در قلمرو پادشاهی خود زندانی شده و برای تنها خانوادهای که داشت سوگواری میکند و از خیانتی دردناک در بهت و حیرت است، حتی از حقیقت خون و تبار خود هم بیخبر است. فقط از یک چیز اطمینان دارد: به هیچکس نمیتواند اعتماد کند، به ویژه به رین.