فیگو اصلاً قرار نبود به دنیا بیاید یا دست‌کم قرار نبود این‌جوری به دنیا بیاید.

شهر و دیوارهای نامطمئنش داستانی عاشقانه است درباره‌ی جست‌وجو؛ قصیده‌ای است در بزرگداشت کتاب‌ها و کتابخانه‌هایی که این گنجینه‌ها را در خود جای داده‌اند، و تمثیلی‌ است برای این روزگار غریب.

(داستان‌های حیوانات و اعداد، مناسب بالای 4 سال)

این کتاب نیز داستان شورانگیز گردش های یک زندانی در اعصار و قرون و در ستارگان دوردست است، درل ستنرینک که مرتکب قتل شده به حبس دائم با کار محکوم شده است او مردی تحصیل کرده است که زندانبانش را…

این مکان که از جمجمه‌ی ژنرال‌های سقوط‌کرده و شاهزادگان شیاطین ساخته شده است، جایگاه افتخار و جادوی باستانی و قدرتمندی است که شیاطین ذهن را دور نگه می‌دارد

می‌دانی وقتی آب بخار می‌شود، کجا می‌رود؟ یا در چه دمایی به یخ تبدیل می‌شود؟