ایوبْ یهودی پرهیزگار و تنگدستی است که به کودکان تورات می آموزد.

اگر داستان دن کیشوت درباره آدم خیالبافی ست که جرات می کند عین خیال خودش بشود،داستان من درباره نویسنده ای است که جرات می کند به مکتوباتش در زندگی تحقق ببخشد

ما در خون چشم به دنیا می‌گشاییم، در خون زن می‌شویم، در خون وضع حمل می‌کنیم و همین حالا هم خون جاری است.

من برای خودم زنده ام یا تو؟

وقتی مجبور می شدم به سفر بروم، بچه ها را به خواهر شوهرم می‌سپردم، اما خیلی زود فهمیدم این فرانکو بود که از آنها مراقبت می‌کرد؛

در این کتاب که قسمت محوری و مهم در حماسه‌ای است که نویسنده در مجموعه کتاب برج تاریک آفریده است.