گزارش این سوگ کتاب عادی نیست. به یک معنا، اصلا کتاب نیست؛ بیشتر نتیجه تند خشمانه روی کردن مردی است به آلامش، به وارسی آنها تا فهم بهتری بیابد این زندگی چه طلب دارد از مایی که باید باختن دلبندانمان را، درد و اندوه ناشی از آن را به انتظار بنشینیم.
ما با هم پیر نمیشویم در چهار بخش تدوین شده است. بخش نخست، از طریق مقایسهی فیلمسازان موج نویی با پساموج نویی، تصویری تازه از سینمای فرانسهی در دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و جریانهای گوناگون آن به دست می دهد. سه بخش بعدی به ترتیب به ژان اوستاش، موریس پیالا، و فیلیپ گرل، سه کارگردان بزرگ پساموج نویی، اختصاص یافته است.
این کتاب مجموعهای از نوشتههای تأملبرانگیز است که به مفهوم «سبک» در هنر، ادبیات و تاریخ فکری میپردازد. این اثر تأثیرگذار که اولین بار در سال 1927 منتشر شد.
فردی پرترهی کافکا را که با مداد سیاه کشیده بود به دیوار آویخت. روی نقاشی نوشت «فرانتس... روز بعدش دکتر هوگو که به اتاق آنها آمده بود پرسید: چرا اسم کافکا را این طور نوشته؟...
یعنی چقدر دخترک را آزار داده بودند که حتی مختار هم بهم هشدار داد؟ درست بود که به نصیحتش گوش بدهم و نروم آسیه را ببینم؟ شاید رفتنم به آنها نشان میداد که زندگی آسیه برای آدمی نزدیک به مدیر و قدری با نفوذ - فارغ از این که ارمنی است - اهمیت دارد و او وانهاده نیست....