کتاب حباب های سرگردان برابر با یک رمان معاصر و ایرانی است که یک راوی اولشخص دارد. این راوی منتظر است. منتظر چه کسی و یا چه چیزی؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.
بخشی از کتاب
"از آشپزخانه بوی غذای مادرم می آمد، رد بو را گرفتم و چند قدم به عقب برگشتم.دیدمش! آنجا ایستاده بود.پشت به من و رو به اجاق گاز.با موهای کوتاه رنگ شده و پیش بندی که پشت کمرش گره شلی خورده بود.جلوتر رفتم و سرم را نزدیک سرشانه اش بردم تا عطر بدنش را که داشت همراه خودش کم کم محو می شد و از بین می رفت استشمام کنم. "