منتقدان و مفسران آلمانی کانت را میتوان به دو مکتب تقسیم کرد؛ مکتـب ماربـورگ و مکتب هایدلبـرگ. ماربورگیهـا تمرکـز اصلـی کانت را معرفتشناسی میدانند و اساسا بر نقد اول کانت تأکید میکنند، اما هایدلبرگیها پرسشهای اخلاقی کانت را منشأ اصلی تنشهای عقلانیای میدانند که کانت میکوشید در دو نقد معروف خود آنها را حل کند. بهزعم متفکران مکتب هایدلبرگ، فهم درست کانت اساسا از مسیر درک دغدغهی اصلی او، یعنی اخلاق، حاصل میشود. کرونر متعلق به مکتب هایدلبرگ است و جهاننگری کانت را نیز با همین رویکرد نوشته است. بدینقرار، تفسیر وی در این کتاب از معرفتشناسی کانت بر فهم او از اخلاقشناسی کانت مبتنی است و او میکوشد تقدم امر عملی را در جهاننگری کانت به اثبات برساند. چنین رویکردی در اکثر آثار انگلیسیزبان پیش از کرونر چندان محل توجه نبوده است.