زوزو از وقتی خیلی کوچک بود عاشق حیوانات و نقاشی کردن بود او همیشه با رویای داشتن یک مزرعه زندگی میکرد .تا اینکه روزی یکی از مداد رنگیهایش تبدیل شد به مداد جادویی!
مداد جادویی رازی را به زوزو گفت: رازی که باعث شد زندگی او طوری تغییر کند که هرگز تصورش را هم نمیکرد. قصهای خواندنی درباره آرزوها و تلاشهای کودکان و همدلی و همزیستی انسانها با حیوانات و محیط زیست