تحلیل اقتصادی سنتی در حوزه قانونگذاری دارای نقایص قابل توجهی است و نتوانسته است برای برخی از سؤالات مهم پاسخ رضایتبخشی را ارائه دهد. چرا قوانینی که با نیات خوب تدوین شدهاند هرگز اجرا نمیشوند؟ آیا وقتی قوانین اجرا نمیشوند، یک شکست در تنظیم قانون رخ داده است یا مجریان قانون مقصر هستند؟ و از همه مهمتر، با توجه به اینکه قوانین صرفاً کلماتی روی کاغذ میباشند، چه عاملی باعث تأثیرگذاری آنها میشود؟ این کتاب تحلیلی بدیع و برانگیزاننده برای چگونگی درک رابطه بین اقتصاد و اجرای قانون در دنیای واقعی ارائه میدهد.