اهل جنوب بودن هرچند در همهی جهان به مجموعهای از نداشتهها و ضعفها در اقتصاد و فرهنگ اطلاق میشود، اما در ایران، در همین قرنی که گذشت، زمانی اهل جنوب بودن معنای دیگرگونی داشت؛
کتاب حاضر با مطالعه ی دستگاه نظری هربرت بلومر، از جامعه شناسان نامتعارف، و همچنین بررسی اصطلاحات و مفاهیم برساخته ی او ازجمله کنش پیوسته و واحد کنشگری، به روشن سازی پارادایم تفسیری و رفع بدفهمی های شکل گرفته پیرامون آن می پردازد.