گشتاسب پادشاه ایران و سردارانش روی یک کوه بودند و ارجاسب پادشاه توران با سردارانش روی کوه مقابل جلگهی بین دو کوه میدان جنگ بود و لشکرهای ایران و توران در دامنه ی کوه ها روبه روی هم قرار داشتند. در میدان جنگ زریر پهلوان ایرانی پهلوانان توران را یکی پس از دیگری می انداخت . سرانجام پادشاه توران جادوگر خود را به وعده به نبرد با او فرستاد و او نیز به جادو، زریر را از پای درآورد از میان همهی سپاه ایران ،بستور فرزند هفت سالهی زریر به خونخواهی پدر برخاست. اما سرداران به او خندیدند. بستور به کمک مهتر پدر خود بر اسب پدر مینشیند و به میدان جنگ می رود.
بدین سان حماسهی دلاور کودک بزرگ سپاه ایران شکل میگیرد.