گرگ گفت: کدام شوخی؟ بیا جلو که دارم از گرسنگی می میرمبزغاله عصبانی شد رفت عقب آمد جلو دوید که با کله بزند توی شکم گرگ گرگ دهانش را یک گنده باز کرد بزغاله دوید و رفت توی شکم گرگ جایش خیلی تنگ بود فکر کرد توی شکم مامان بزی است و هنوز به دنیا نیامده