بابای شکم بالشی من لُپهای نرمی دارد. وقتی توی حمام میزند زیر آواز، صدایش مثل صدای مادرم میشود. بعضی وقتها موی بابا قد یک بوته است. تازه روی چانهاش کاکتوس سبز میشود و دهانش یک بویی شبیه بوی کلم میدهد. بعضی وقتها بابا اصلاً باحال نیست، اما بعضی وقتها انگشتهایش بوی پورهی سیب میدهند و با خودم میگویم کاشکی او هزار تا دست داشت!
این کتاب از زبان پسربچهای روایت میشود که رابطهی خود و پدرش را تعریف میکند. نویسنده در این کتاب به ارتباط تکوالدی به شکلی خاص اشاره میکند و از زاویهی دید پسر کوچولو دنیا را به ما نشان میدهد.