اول خیابون قنات آبستن خبر و کلمه و رخداد و اطلاعات است. که سال ها از موعد وضع حملش گذشته است. انگار که جنین در شکم داستان پیری کهنسال شده و آگاه از همه چیز. اما چون هنوز به دنیا نیامده سخن گفتن نمیداند. تنها می تواند شنیده هایش را پشت سرهم قطار کند و امیدوار باشد که خواننده ای بینا، در قامت قابله ای کاردان یا خوابگزاری قابل، رویایش را که (( حادث شدن)) است تعبیر کند و او را به دنیا بیاورد.